۱۳۹۳ اسفند ۱۷, یکشنبه

به بهانه روز زن

من قوین معتقدم که اگر میشد مردا در طول زندگیشون یک بار شرایط پریود و پی ام اس رو تجربه کنن، دنیا به شدت جای بهتری میشد.
اقلن اگه برای شروع میشد که شرایط رو بخوبی براشون توضیح داد، بازم خوب بود. از توضیح منظورم آموزشه. آموزش گام به گام.
نه اینجوری که هر پسری به زعم خودش میدونه "پریود" چیه و وقتی بحث بی اعصابی میشه برگرده بگه: خب طرف پریوده!
نه که بدونه که خانومها طی یک سیکل احتمالن منظم، مقداری خون ازشون خارج میشه و درین دوره نباید چیزی بهشون گفت چون اعصاب ندارن!
آموزش به صورتیکه به اندازه یک زن بالغ اطلاعات و درک راجع به پریود و پی ام اس و حواشی اش داشته باشن. چونکه به تجربه به من ثابت شده، خانمها بهترین و ریلکس ترین پریود(زندگی) رو زمانی دارن، که یک مرد فهیم و مطلع کنارشون باشه.
به نظر من مردی که تشخیص میده ماهی یه بار، به هم ریختن سیستم عصبی و فیزیکی چقد بی رحمانه و نابودکننده است، آدم ارزشمندیه وارزشمندتر از اون آدمیه که درین شرایط، کمک و همدلی هم چاشنی فهم و درکش میکنه. (میتونم بگم که این مرد آلردی یه قدم بلند در راه فمنیسم برداشته!)

مرد دیدم - فــــــت و فراوون- که تا شریک شون وارد داستان پی ام اس و پریود میشه، شروع میکنه به فاصله گرفتن و هیچی نگفتن (شاید به زعم خودشون که مبادا اعصاب طرف رو بریزن به هم) و میرن تو این فاز که خب یه هفته تعطیلاته. اون که حال وحوصله و اعصاب نداره، کاری هم از دست هیچ کدوممون بر نمیاد، خب پس بریم واسه خودمون!
مرد هم دیدم - تک و توک- که با محبت و صبوری اش، کلن اثرات پی ام اس و فامیلاش رو خنثی میکنه.

بعد من گاهی بعضی از مردها و بی انصافیشون رو اصــــلن درک نمیکنم. یک نفری مقابل تو قرار داره که اصلن فرض کن تو هیچ حس خاصی هم نسبت بهش نداری، ولی داری میبینی که حال و روزش به هرنحو، خوب نیست. اول شروع میکنه جوش زدن، بعد درد سینه، بعد دل درد یا کمردرد یا حالت تهوع یا ... یا همه اینها با همدیگه. بعد اون مرد به خودش نمیگه خب بلند شم یه کاری برای این بکنم؟! یه ذره کمک ش کنم یا عصای دستش باشم؟! حالا که این حالش خرابه و من سر و مر و گنده ام، اقلن دیگه کار اضافی براش نتراشم!؟ تازه بلند میشی میری خونه مامان ات یا پیش رفیقات مینالی که؛ هیچی بابا اینم باز حالش خوش نیست، سه روزه رفته سر کار و اومده یه غذا درست نکرده، مردیم بسکه غذای آماده خوردیم!؟ کثافت همه جای خونه رو گرفته، از جاش تکون نمیخوره، حرف هم بهش میزنی یا میزنه زیر گریه یا داد و بیداد میکنه. انگار زنای دیگه پریود نمیشن؟!

خب البته اینا تقصیری هم ندارن. از کجا باید بلد باشن یا بدونن؟ از تو مدرسه و کتابا باید یاد میگرفتن؟ از رسانه ها؟ از دوستاشون یا پدراشون که وضع شون از اونا هم خراب تره؟ یا از تو خونه؟ از تو خونه هایی که زنها مسئله پریود رو مثل یک گناه و یا رازمگو توی هزارتا سوراخ قایم میکردن؟!
بچه های هم سن و سال من یادشون میاد که ما تا سالهای آخر دبیرستان حتی به دوستها و هم کلاسیهای خودمون نمیگفتیم. اگر جز اونایی بودیم که زود پریود میشدیم- راهنمایی مثلن- خیلی برامون پیش میومد که برای این که کسی نفهمه، حتی تو دوره پریود هم میرفتیم تو صف نماز مبادا سوژه بشیم یا هرچی!
تو خونه از اتاقمون تا توالت که میخواستیم بریم، نوار بهداشتی رو انگار که آلت قتاله است، توی صد تا چیز میپیچیدیم و قایم میکردیم، بعد اونجا هم یه دور تو روزنامه میپیچیدیم، یه دور تو پلاستیک تیره درش رو گره میزدیم، حالا یا مینداختیم تو همون سطل مستراح یا موارد زیادی وجود داشت که قانون خونه اینجوری بود که مجددن محموله باید از دستشویی خارج میشد و به سطل آشغال دیگری منتقل میشد. انگار حاوی ویروس اچ آی وی باشه!
اصلن چرا راه دور بریم؟ ما که خودمون دختریم مگه تا قبل از اینترنت چقد میدونستیم!؟ کلاس سوم راهنمایی - که مثلن 4،5 سال از پریود شدن من گذشته بود- تازه مدرسه یه دفترچه جیبی کپی شده که سر جمع 7 برگ هم نمیشد، داد بهمون درجهت اطلاع رسانی درخصوص مسئله پریود. همینجوری یه روز آوردن بین دانش آموزا پخش کردن. کسی هم به خودش زحمت نداد بیاد در موردش حرف بزنه یا توضیحی بده یا به سوالی جواب بده. همینکه دفترچه کپی شده بود و به دست ما رسیده بود، یعنی میشن واز اکامپلیشد!
بدتر از ما دخترای یه ذره از ما بزرگتر هستن که نه تنها همین رو نداشتن، بلکه رسم بود که وقتی میرفتن برای اولین بار به مادرشون میگفتن پریود شدم، یه چک آبدار مابه ازاش دریافت میکردن. حالا این رسم شخمی از کجا اومده بود الله اعلم!



چی بگم دیگه؟ همین. تازه شروع کردم، برای نوشتن هر جمله جونم در میره!






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر